فوتبال زندگي(2)
فوتبال زندگي(2)
فوتبال زندگي(2)
نویسنده : محمد فاتحی
نکته چهاردهم: فروش بازيکنان
إِنَّ اللهَ اشترَي مِنَ المؤمنينَ أنفُسَهُم و أموالَهُم بِأنَّ لَهُمُ الجنَّهَ.
شهداي راه خدا از اين گروه مي باشند قيمتها ارزش و بهاء انسانها هم مختلف است انسان شناس بزرگ اسلام حضرت علي (ع)مي فرمايند: بدانيد قيمت شما حداقل بهشت است به کمتر از بهشت خود را نفروشيد.»
«الا وَ انَّ ثَمنُکُمُ الجنَّه.» برخي از انسانها هم خود را خيلي ارزان به شيطان مي فروشند گاهي به مقدار کمي از دنياي فاني گاهي به چند روز قدرت و حکومت و متأسفانه گاهي به رنگي و ننگي خود را مي فروشند.
نکته پانزدهم : محدوده بازي
محدوده حرکات و گفتار انسان هم مشخص است اين محدوده ها با نامهايي چون حلال يا واجب، حرام، مکروه، مستحب و مباح توسط داور هستي بوسيله پيامبران بزرگش مشخص و اعلام شده است که تخلف ناپذير مي باشند آخرين پيامبرالهي يعني حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) در مورد محدوده ها فرمودند بدانيد که:
حَلالُ مُحمَّد حلالٌ الي يومِ القيامَهِ و حرامُ محمَّد حَرامٌ الي يوم القيامَهِ.
محدوده هاي حلال و حرامي که حضرت محمد (صلي الله عليه وآله) اعلام نمودند هميشگي است و تا دامنه قيامت تغيير ناپذير است.
داور هستي اعلام نموده مراقب محدوده ها باشد در محدوده حرام وارد نشويد از محدوده حلال خارج نشويد تا مي توانيد به محدوده مکروهات نزديک نشويد و به اندازه انرژي و نشاط خود در محدوده مستحبات قدم بزنيد.
در پايان اين نکته به زبان ساده پنج محدوده را تعريف مي نمايم.
1. محدوده حرام: کارهايي را گوينده که صد درصد بايد ترک شود انجام نشود.
2. محدوده حلال واجب: کارهايي که صد درصد بايد انجام شود البته شرايط دانايي و بدني و سني در انجام آن دخالت دارد.
3. محدوده مستحب: کارهايي را گويند که انجام آنها بهتر از ترک آنهاست.
4. محدوده مکروه: کارهايي را گويند که ترک آنها بهتر از انجام آنهاست.
5. محدوده مباح: کارهايي را گويند که انجام و ترک آن يکسان مي باشد.
مثال نوشيدن آب، 1. اگر انسان بفهمد، اگر آب ننوشد از تشنگي مي ميرد واجب است آب بنوشد اگر چه روزه واجب داشته باشد.
2. حرام است اين آب را در ظرف طلا بنوشد و 3. مستحب است اين آب را در روز ايستاده و در شب نشسته بنوشد و 4. مکروه است به آب و ساير نوشيدنيها «فوت» نمايد و دي اکسيد بازدم خود را به آبي که مي خواهد بنوشد وارد نمايد. 5. حال اين آب را در ظرف و ليوان شيشه اي بنوشد يا آلومينيوم و يا... تفاوتي ندارد و مباح است.
نکته شانزدهم: رهنمودهاي مربي
الف. بازيکن فرمان مربي را خوب درک نکرده.
ب. بازيکن به خاطر تکرويها و خود خواهي دستورات را اجرا نمي نمايد.
ج. بازيکن دستورات مربي را فراموش نموده است.
د. بازيکنان به علت اختلاف با يکديگر نمي توانند در زمين دستورات مربي را اجرا نمايند.
ه. بازيکنان خود را برتر از مربي دانسته و دستورات مربي را کم ارزش تلقي مي نمايند و ايده ها و تاکتيکهاي خود را برتر مي دانند... .
گاهي برخي از ما انسانها نيز در برابر فرامين و دستورات مربي هستي، مانند برخي از بازيکنان فوتبال مي شويم و به خاطر درک ناقص از دستورات اسلام يا فراموشي و خود خواهي و منفعت طلبي و حرص و دنيا خواهي و اختلافات جناحي
يا خود را فراتر از دستورات دين ديدن و دانستن، دستورات حياتبخش اسلام را اجرا مي نماييم. بديهي است همانطور که عدم اجراي دستورات مربي دانا و تکنيکي موجب شکست تيم مي شود. اجرا ننمودن دستورات مربي هستي هم در نهايت منجر به شکست انسان در زندگي و دينداري مي گردد.
نکته هفدهم: ثمره تلاش تيم يازده نفره
رستگار گرديد کسي که توانست خود را بسازد و نفس خود را تزکيه نمايد و زيان ديد کسي که نتواند بر هواي نفس غالب شود.
پس از اتمام زمان بازي و تلاش يازده نفر در زمين بازي پيروزي و يا شکست تيمها مشخص مي شود تيمي که تمرين و تلاش بيشتري داشته پيروز مي شود.
خداوند که ما را به زمين مسابقه بزرگ فرستاده در سوره شمس يازده قسم خورده که انسانها سرانجام از اين زمين به دو شکل پيروز يا شکست خورد خارج مي شوند. که شکست يا پيروزي نتيجه تلاش خود انسانها است اگر انسانها تمرين تزکيه داشتند پيروزند و گرنه شکست خواهند خورد.
نکته هيجدهم: نااميدي ممنوع
اميد به پيروزي از عوامل پيروزي يک تيم است بارها در مسابقات مختلف فوتبال مشاهده شده است که يک تيم دو گل از تيم مقابل دريافت نموده اما با روحيه و با اميد به بازي ادامه داده و نه تنها دو گل خورده را جبران نموده بلکه با يک يا دو گل از تيم حريف جلو افتاده است و نااميدي به خود را نداده است.
در طول زندگاني انسان نيز گاهي بر اثر غفلتها، شيطان اين دشمن شماره يک بشر گلهاي گناه را وارد دروازه قلب و جان انسان مي نمايد. داور هستي مي فرمايد هر چند گناه نموده ايد اما از بخشش و رحمت من نااميد نباشيد شما اگر توبه واقعي نماييد من شما را مي بخشم.
نکته نوزدهم: اندازه ها
نکته بيستم: گل دقيقه نود
همين حالت در زندگي انسان ممکن است اتفاق بيفتد گاهي عملکرد فردي به گونه اي است که تا آخرهاي عمر اهل بهشت است اما روزهاي آخر عملي انجام مي دهد که صد درصد چرخش ايجاد شده نتيجه عکس مي شود. بديهي است
عکس اين حالت هم ممکن است اتفاق بيفتد و انساني که تا نزديکهاي جهنم رفته عملي انجام دهد و از اهالي بهشت بشود. به دو حديث جالب در رابطه با اين نکته توجه نماييم.
حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد: اي بسا فاصله شما با بهشت و جهنم به اندازه زمان دوشيدن يک گوسفند باشد ودر همين فاصله کاري کنيد که نتيجه عوض شود.
حضرت علي (ع)مي فرمايد:
کَم مِن دَنَف قَد نَجا وَ کَم مِن صحيح قد هوي. (نهج البلاغه)
چه بسيار انسانهاي بيماري (بيماري روحي بي ديني) که نجات يافتند و انسانهاي سالمي که هلاک شدند.
نکته بيست و يکم: سه عامل مهم پيروزي
در زندگي ديني انسان نيز عوامل متعددي در موفقيت و سعادت او مؤثرند. سه عامل کليدي و تعيين کننده مي باشند. حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و اله) اين سه عامل را اينگونه معرفي مي نمايند.
ثَلاثُ مُنجِيات و َثلاثُ مُهلِکات فَالمُنجِياتُ العَدلِ فِي الرِّضا وَالغَضَبِ وَالقَصدُ فِي الغِني وَ الفقرِ وَ خشيهِ اللهِ في السّرِّ وَالعلانِيَهِ.
سه عامل نجات بخش و سه عامل هلاک کننده انسان مي باشند اما سه عامل نجات بخش عبارتند از:
الف. عدالت در هر حال عدالتي فراگير و همه جانبه چه انسان خشنود از شخص و مطلبي باشد و چه عصباني و نگران باشد.
اگر در همه حال انسان از خط مسقيم عدالت منحرف نشود مي توان گفت يک سوم راه نجات را يافته است.
ب. قصد و ميانه روي در هزينه ها انسان بکوشد چه در زمان فراواني و ثروت و چه در زمان کمبود و فقر در مسائل ضروري براي خرج و هزينه ها ميانه رو باشد افراد زيادي را اطرافمان مي بينيم که در اوج ثروت ديگر حسابي براي هزينه ها ندارند و گاه هزينه هايي غير ضروري مي نمايند طولي نمي کشد که به فقر و نداري مي افتند.
ج. ترس و خشيت از خدا در آشکار و نهان البته اين ترس از خدا به معناي وحشت از خدا نيست ترس از خدا همانند ترس انساني از انسان ديگر نيست ترس از خدا به معناي حفظ حريم الهي است به معناي ترس از مجازات الهي براي اعمال خلاف و غير شرعي و غير انساني است.
به هر حال انسانهايي که چه در جمع و عيان و چه در تنهايي و پنهان بدانند خداوند مراقب آنان است «اَلَم يَعلَم بِاَنَّ اللهَ يَري» (علق: 14) به خود اجازه نافرماني از فرمان الهي و ارتکاب گناه را نمي دهند و همين ترک گناه و يا آلوده نشدن به آن از موجبات رهايي و نجات انسان مي باشد.
نکته بيست و دوم: غم ها و شادي ها
مي نمايند و با از دست دادن يا دريافت گل خشم و عصبانيت و ناراحتي را در طرفداران خود بوجود مي آورند.
طبق احاديث و روايات مؤمنان مي توانند با اعمال خوب و نيک و صالح خود خداوند و پيامبر و ائمه اطهار را شاد مي نمايند و يا با اعمال بد آن بزرگواران را غمناک نمايند. در حديثي از پيشواي ششم حضرت امام صادق(ع)مي خوانيم که فرمودند:
چرا شما پيامبرتان را ناراحت مي نماييد پرسيدند چگونه ما پيامبر (صلي الله عليه و آله ) را ناراحت مي نماييم در حالي که پيامبر را نديده ايم؟ امام فرمودند: مگر نمي دانيد که اعمال شما بر پيامبر ( صلي الله عليه و آله) عرضه مي شود ايشان اعمال شما را مشاهده مي نمايند از اعمال خوب شما شاد و از اعمال زشت شما ناراحت مي شوند.
نکته بيست و سوم: ورود بازيکن ذخيره به بازي
برخي از عبادات نيز آن گونه مقدماتي دارد که انسان با آمادگي بيشتر وارد عبادت شود به طور مثال براي ورود به ماه مبارک رمضان، روزه آخر ماه شعبان مستحب است يا براي ورود به نماز بيان اذان و اقامه مستحب است.
در روايات نسبت پاداش نمازي که براي آن اذان و اقامه گفته اند به نمازي که بدون اذان و اقامه شده است را نسبت دريا به قطره مي دانند.
نکته بيست و چهارم: مانند توپ بازي
هنگامي که عثمان خليفه سوم به حکومت رسيد چون ابوسفيان و عثمان از بني اميه بودند ابوسفيان با کمال بي شرمي به عثمان گفت: اکنون خلافت به دست ما افتاده و بني اميه بايد خلافت و حکومت را مانند توپ بازي در دست بچه ها بين خود نگه دارند تا براي هميشه توپ در دست ما باشد و بعد ادامه داد به خدا قسم نه بهشتي در کار است و نه دوزخي!!!
عثمان گفت: از من دور شو! ابوسفيان گفت: آيا کسي حرفهاي ما را شنيد؟ زبير در آنجا بود و گفت: من حرفهاي شما را شنيدم ولي مطمئن باشيد که آنها را مي پوشانم.
متأسفانه امروز مشاهده مي شود کارکنان برخي از ادارات دولتي مراجعان را چون توپ فوتبال به يکديگر پاس مي دهند.
نکته بيست و پنجم: پنالتي(1)
در چند دقيقه انجام مي شود برابر است در بين عبادات هم گاهي عبادتي کوتاه (از نظر زمان عبادت) چند برابر عبادتي زياد (از نظر زمان) ارزش و اهميت دارد که به چند نمونه از آنها اشاره مي شود.
الف. بيان تسبيحات حضرت زهرا(سلام الله عليها)[الله اکبر (سي و چهار مرتبه)، الحمدلله (سي و سه مرتبه)، سبحان الله (سي و سه مرتبه)] از نظر زمان عبادت کوتاه اما از نظر پاداش بيشتر از هزار رکعت نماز مستحبي پاداش دارد.
امام صادق (ع) مي فرمايند بيان تسبيحات مادرم حضرت زهرا (سلام الله عليها) بعد از نماز براي من از اقامه هزار رکعت نماز مستحبي محبوب تر مي باشد.
ب. پاداش اقامه نمازهاي واجب همراه جماعت بسيار بسيار بيشتر از اقامه آنها به صورت غير جماعت مي باشد. در رساله ها آمده پاداش يک رکعت نماز جماعت که از ده نفر و بيشتر شرکت کننده داشته باشد را نمي توان محاسبه نمود.
ج. پاداش اندکي وقت صرف نمودن براي حل مشکل يک نفر از پاداش حج مستحبي اگر بيشتر نباشد برابري مي نمايد.
د. پاداش نگاه محبت آميز به چهره پدر و مادر و نيکي به آنها گاهي از عبادتهاي طولاني بيشتر مي باشد.
ه. پاداش چند دقيقه تفکر گاهي از يک عمر عبادت افزون تر مي باشد.
نکته بيست و ششم: پنالتي (2)
صفحه ديگر، آخرين سلام نمازگزار است اگر نماز در صف جماعتي که بيشتر از ده نفر حضور داشته باشند برگزار شود نمازگزار مي داند با بيان آخرين سلام نماز «السلام عليکم و رحمه الله و برکاته» به امتياز و پاداش بسيار بسيار زيادي مي رسد آنچنان پاداشي که با هيچ رايانه اي قابل محاسبه نيست گفته اند اگر تمام درختان قلم شود و درياها مرکب بشود و جن و انس نويسنده نمي توانند ثواب يک رکعت نماز جماعت را بنويسند. راستي آيا مي شود محاسبه نمود که از تمام درختان دنيا چند قلم ساخته مي شود؟ تا چه رسد به اينکه با اين قلمهاي زياد چه عددي را مي توان نوشت؟!!
نکته بيست و هفتم: استپ سينه
افرادي که رازدار نيستند و استپ سينه رازداري ندارند آرام آرام اعتماد خود را از دست مي دهند و ديگر نمي توانند به اهداف خود برسند.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد:
صَدرُ المؤمِنِ صندُوقُ سِرُّهُ.
سينه مؤمن محل امن نگهداري رازهاست.
نکته بيست و هشتم: پيراهن تيم
آزمونهاي مختلف و مشکلي را بازيکن چه قبل از عضويت يک تيم چه پس از آن بايد با موفقيت پشت سر بگذارد تا شايستگي و لياقت ماندن در تيم را داشته باشد.
براي باقي ماندن در باشگاه ايمان و مسلماني نيز بايد امتحانات و ابتلائات سختي را با موفقيت پشت سر نهاد خداوند حکيم در قرآن کريم مي فرمايند ما از مؤمنان آزمونهاي مختلفي مي گيريم. برخي از اين آزمونها عبارتند از:
وَ لَنَبلُوَنَّکم بِشَي ء من الخوفِ وَالجُوع وَ نقص من الاموال وَ الانفسِ وَ الَّثَمراتِ... .(بقره: 155)
آزمون جنگ و ترس آزمون گرسنگي و کمبودها، آزمون از دست دادن عزيزان و... .
اگر انساني در اين آزمونها موفق باشد شايستگي پيراهن ايمان که لباس تقوا نام دارد را پيدا مي نمايد و کساني که داراي چنين لباسي باشند به بهشت و رضوان الهي وارد مي شوند.
نکته بيست و نهم: استفاده از موقعيتها و فرصتها
اما مي دانيم که افسوس و ندامت چيزي را تغيير نمي دهد و گاهي موجب زيان هم مي باشد در طول عمر يک انسان خداوند نيز چنين موقعيتهايي را براي او پيش مي آورد تا انسان از آنها استفاده نمايد و بتواند غنچه هاي عبوديت و معرفت را در دروازه قلب خود شکوفا نمايد و به ثمر برساند.
اين فرصتها چون نسيم آرام بخش در زندگي انسان مي وزد اين انسان است که بايد خود را در مسير آن قرار دهد. «الا وَ اِنَّ في اَيّامِ دَهرِکُم نَفَخاتٌ الا فَتعرضوا لَها» روزها و شبهاي جمعه ماه هاي رجب و شعبان و رمضان اعياد مختلف اسلامي از بارزترين اين ايام و موقعيتها مي باشند. سعي نماييم از اين فرصتها استفاده نماييم که بنابر فرمايش حضرت علي (ع)فرصتها چون ابرها در گذرند. آري فرصتها چون ابرها بي سرو صدا و بي اجازه از دست مي روند و زمان بازگشت آنها نامعلوم مي باشد.
منبع :فاتحی محمد / فوتبال زندگي / انتشارات زمزم هدایت /چاپ اول : 1386
/ج
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}